باتیک نوعی روش چاپ بر روی پارچه است. اين كلمه ريشهای اندونزيايی دارد به معنای «چاپ مقاوم». در ايران اين هنر با نام «چاپ كلاقهای» شناخته ميشود. اين نوع چاپ از حدود 2 هزار سال قبل در كشورهای بزرگ آسيايی مانند ايران، چين و هند وجود داشته است. نمونههايی از اين نوع چاپ توسط بازرگانان و از راه جاده ابريشم بعدها به اروپا راه پيدا میكند. امروزه اين نوع چاپ كه با دست انجام میشود از جمله صنايع دستی پرفروش ايران است. مركز اين صنایع دستی در حال حاضر استان آذربايجان غربی است. به دليل سابقه اين هنر در منطقه، در حال حاضر افراد بسياري آن را به روش استادی-شاگردی ياد گرفتهاند. بسياري در سالهای اخير به ياری اين هنر، كارآفرينی كردهاند و جوانان بسیاری در اين عرصه فعال شدهاند.
نخستين باتیکها چگونه ايجاد شد
باتیک در حقیقت نوعی چاپ بر روی پارچه است كه امروزه جز صنايع دستی شمرده میشود. كارشناسان حدس میزنند نخستين آثار به وجود آمده از اين هنر نتيجه پوشاندن پارچه با نوعی عايق در برابر رنگ است. پيشبينی آنها اين است كه بخشهایی از پارچه را با واكسهای چرب بیرنگ میپوشاندند. سپس پارچه را در رنگ قرار میدادند تا طرحی به خود بگيرد.
البته با گذر زمان اين هنر هم دستخوش تغييرات بسياری شد. در حال حاضر چندين روش براي چاپ باتيك وجود دارد. در يكی از روشهاي قديمی، مهمترين ابزار كاری برای اين هنر، وسيله اي فلزي به شكل يك قيف نازک است. آن را «تيان» مينامند. اما چه در گذشته و چه در حال حاضر از قالب هم براي اين كار استفاده ميشده است. باستانشناسان حدس ميزنند نخستين قالبهاي به كار رفته براي اين نوع چاپ از پوست و استخوان حيوانات و گياهان خاص استفاده ميشده است. اين مواد ابتدا تراشيده ميشدند و شكلي به خود ميگرفتند. در گام بعدي آنها را با رنگهاي طبيعي رنگاميزي كرده و روي پارچه فشار ميدادند.
البته قديميترين قالبهاي يافته شده در ايران، از جنس سنگ و چوب است. 3 قالب از اين جنس، در حفاريهايي در اطراف نيشابور كشف شدهاند. قدمت زمان ساخت آنها را كارشناسان سده دهم و يازدهم هجري قمري ميدانند.
رواج باتیک در ايران
مانند بسياري از صنايع دستي، اين هنر نيز در زمان صفويان در ايران به شكلي جدي مورد توجه قرار گرفت. روابط تجاري ايران و هند در اين زمان گسترش پيدا كرد. تا جاييكه هنرمندان هندي راستهاي در بازار اصفهان به نام «چيتسازان» داشتند. بيشتر كار باتيك در آن زمان بر روي كرباس بود. پارچهاي ارزانقيمت كه زنان از آن براي چادر، پرده و سفره استفاده ميكردند. كمكم اجرای اين هنر بر روي پارچههاي گرانبهاتر و ابريشم هم مورد توجه قرار گرفت. اين پارچه های فاخر در دربار پادشاهان صفوی، بين زنان و مردان طرفداران بسياری داشت.
در همين دوران بود كه هنرمندان عرصه باتیک، دست ياري به سوي منبتكاران دراز كردند. قالبهاي چوبي جايگزين قالبهاي سنگي شدند. به واسطه سهولت تهيه قالبهاي چوبي، سرعت كار باتیک کاران هم افزايش پيدا كرد. قالبهای چوبی را به يك يا چند رنگ آغشته ميكردند و با فشار روی پارچه میكوبيدند.
روشهاي اجراي طرح در هنر باتیک به 2 دسته بزرگ تقسيم ميشود. چاپ مهري و چاپ بدون مهر از روشهاي رايج دراجراي اين نوع از صنايع دستي است. البته چاپ بدون مهر چندين روش دارد؛ نقاشي، پيچان و عنكبوتي. شيوه كار در هر يك از اين روشهاي تفاوتهاي بسياري دارد. برخي طرح را با قالب و چاپ ايجاد ميكنند. برخي با موم كه باعث مي شود اثر نهايي برجستگيهايي داشته باشد.
سير تحول باتیک در دوره معاصر
اين هنر در شمال غرب ايران، به ويژه در شهر «اسكو» رواج بسياري دارد و در حقيقت قطب توليد اين نوع از صنايع دستي محسوب ميشوند. عدهاي معتقدند اين هنر به واسطه نزديكي به شوروي سابق و چند سال قبل از انقلاب اسكو در اين بخش از ايران رواج پيدا كرده است. عده اي هم دليل اين موضوع را حضور حسین کلاقیچی گنجینه ميدانند. او معروف به «حسین گنجینه» است و بسياري وي را بنیانگذار چاپ باتیک یا چاپ کَلاقهای در ایران ميدانند.
پدر او اهل تبريز و مادرش از اهالي اسكو بود. او در سال 1296 متولد شد و در عنفوان جواني فعاليت جدي در اين هنر را آغاز كرد. تا جاييكه از سال 1310 تا 1324 مسئول كارخانه چاپ باتيك در تبريز بود. استاد گنجينه در سال 1348 به دعوت دانشگاه تهران، آموزش اين هنر را در دانشگاه آغاز كرد. نزديك به 4 دهه در دانشگاههاي الزهرا، سوره، تهران و جهاد دانشگاهي به تدريس اين هنر پرداخت.
وي در اردیبهشت سال 70 نشان درجه یک هنری را از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کرد. اين استاد بزرگوار در سال 1390 دار فاني را وداع گفتند.