در میان بهانههای مختلفی که هر لحظه توجه ما را به سمت خود جلب میکند و حواسپرتی رسانهای به وجود میآورد، گاهی میتوان به کمک بهانههایی چون «هدیههای سازمانی» توجه مخاطب را شکار کرد و در راستای منافع ماندگاری برند خویش آن را به کار برد.
در این مطلب نشان میدهیم که چگونه هدیههای سازمانی میتواند توجه مخاطبان و مشتریان را به سمت خود بکشاند و برند ما را ماندگار کند.
وقتی صحبت از اقتصاد میشود با مفهومی بنیادی مواجهایم؛ یعنی منابع محدود و خواستههای نامحدود. وقتی «اقتصاد» و «توجه» همنشین میشود در واقع با کمبود منبع توجه مواجه هستیم.
همانطور که میدانیم امروز، توجه محدود ذهن بشر با عوامل حواسپرستی زیادی روبهروست. یکی از مهمترین این حواسپرتکنها رسانههای اجتماعی است. برای نمونه نگاهی به این لینک بیندازید که دارد آمارهای زنده مرتبط با اینترنت را منتشر میکند.
در حال حاضر، یعنی تیر 1401، در هر ثانیه اتفاقهای زیادی در فضای نت میافتد که برخی از آنها از این قرار است:
- بیش از 10 هزار توییت
- بیش از 1100 پست اینستاگرم
- حدود 104 هزار جستوجو گوگل
- تماشای 97 هزار ویدئو در یوتیوب
با این حساب، حواس ما توانِ توجهِ گستره را به اتفاقهای روزمره در فضای نت ندارد. پس باید آن را به میزان 10 کیلوبایت روزانه محدود کند تا بتواند اطلاعاتی قابل تحلیل در خود نگه دارد.
رسانه با مخاطب، زنده است و مهمترین نکته در مورد مخاطب، نوع، میزان و تداوم توجه او به رسانه است؛ به این ترتیب یکی از شاخصهای اصلی ارزیابی عملکرد رسانه، میزان جذب و نگهداشت توجه مخاطب است.
مخاطبان هر لحظه فقط میتوانند به میزان محدودی از اطلاعات موجود در محیط توجه کنند و این به معنی کمیاب بودن توجه است.
این مسئله باعث مطرح شدن نظریه «اقتصاد توجه» شده است که اولین بار در اواسط دههی 90، به صورت عام در اقتصاد صورت عام در اقتصاد صورتبندی شد.
بر مبنای «نظریه اقتصاد توجه»، هر فرد، گروه، سازمان یا کشوری که توانایی جذب و جلب بیشتر توجه دیگران را داشته باشد، قدرت حکمرانی بیشتری در عرصهی اقتصاد خواهد داشت.
بازاریابی هدیه سازمانی در بستر اقتصاد توجه
در میانِ این حجم وسیع حواسپرتی، یکی از عواملی که میتواند حواس ما را روی یک نقطه متمرکز کند، هدایای تبلیغاتی سازمانی است. ما از سورپرایز شدن لذت میبریم. به شرطی که در راستای یک حس و اتفاق مثبت باشد.
اگر غافلگیری در پی تغییر تمرکز و دیدگاه شما باشد، اتفاقاً در کار خود هم موفق است. چون میتواند برای لحظهای در دیدگاه ما تغییر ایجاد کند.
در عصبشناسی به جهتدار و انتخابی بودن فرایندهای ذهنی، «توجه» میگویند که از طریق آن توانایی انتخاب برخی از اطلاعات برای بررسی مفصلتر و نادیده گرفتن اطلاعات دیگر برای ذهن انسان فراهم میشود.
توجه بیشتر به یک موضوع، ضمن اشغال بخشی از توانایی محاسبهای مغز، باعث اختصاص میزان کمتری توجه به دیگر موضوعها میشود. پس میتوان توجه را کمیابترین و ارزشمندترین منبع ذهنی انسان دانست.
این سرمایهی ارزشمند ذهن ما میتواند بستری برای بازاریابی موفق باشد.
طرفداران فرضیهی اقتصاد توجه، توجه را وجه رایج اقتصاد عصر حاضر میدانند. ممکن است اقتصاددانها از نسبت دادن «وجه رایج» به «توجه» انتقاد کنند اما این منبع کمیاب، بسیاری از ویژگیهای ابزار پولی را داراست. میتوان با آن معامله کرد و با آن به سایر داراییها رسید.
در واقع آنچه که هدیهی سازمانی را ارزشمند میکند، لحظهای است که یک هدیهی خاص، شخصیسازی شده و خلاق میتواند حواس مشتری ما را به خودش جلب کند.
شبکههای اجتماعی به اعتقاد بسیاری از اندیشمندان، کاملترین تجلی اقتصاد توجه است. هر فرد باید بتواند به شیوههای مختلف توجه مخاطبان بیشتری را جذب کند.
در شبکهی اجتماعی هر فرد بایستی بازدیدکنندگان بیشتری را به قسمت خود بیاورد و چنین فردی در واقع سرمایهدارتر است. بالاترین دستاورد برای افراد موفق در این شبکه، معادل توجه خالص (Pure Attention) است. توجه مخاطبان به تبع خود، درآمدهای غیرمستقیم فراوانی رای برای جذبکنندگان توجه دارد.
میزان توجه چه برای فعالان اقتصادی و چه برای سیاستمداران که به دنبال اقناع مخاطبان هستند، مهمترین عامل تعیینکننده در هر مبادلهی تجاری با رسانههاست.
هدیه و تغییر رفتار مشتری در اقتصاد توجه
هر روز شرکتها و برندهای بیشتری محصولات تازهتری به بازار عرضه میکنند که در برابر توجه محدود ما باید با هم رقابت کنند.
مشکل اینجاست که عرضهی اتفاقهای جذاب با تقاضای توجه ما یکسان نیست؛ یعنی هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد ظرفیت توجه ما در حال رشد است. همچنین توجه افراد نمیتواند همپای سرعت رشد برندها، حرکت کند.
اما چیزی که عوض شده، سرعت تغییر رفتار مصرفکننده است. برای نمونه، نحوهی استفاده مردم از سایتهای رسانههای اجتماعی مدام در حال تغییر است. چون عرضهی اتفاقهای جذاب بیشتر از توان توجه ذهن ماست و این سبب تغییر سریع رفتار مصرفکننده یا مشتری میشود.
نکته اینجاست که شاید توجه به تبلیغات رسانههای جمعی نسبت به قبل کمتر شده، ولی اینطور نیست که تبلیغات کمتر جلب توجه میکند.
پول خود را به چاه رسانههای الکی نریزیم
در حالی که از دههی 80 با کنار گذاشتن عامل تورم، هزینهی انتشار تبلیغات در تلویزیونهای ایالات متحده «هفت برابر» بیشتر شده، ولی همانطور که در این نمودار میبینید، از همین زمان توجه به تبلیغات به کمتر از 20 درصد رسیده است:
البته مردم هنوز تبلیغات را میبینند. بنابراین تنها کاری که باید بکنیم این است که راههای تازهای برای جلب توجه پیدا کنیم. در این میان یکی از راههای جلب توجه هدیههای سازمانی است. هدیههایی که شرکت آراهنر آن را به شکلی خلاق و هنرمندانه عرضه میکند تا باعث جلب توجه مشتریان به سمت برند شما شود.
هدیههای خلاقانه و خرید توجه
اینکه کسی چهقدر به یک تبلیغ توجه میکند به عوامل بیشماری بستگی دارد. از جمله اینکه آن شخص در لحظه به چه چیزی فکر میکند، چه چیزی قرار است توجه او را منحرف کند، زمینهی تبلیغ، اجرای خلاقانه و مرتبط بودن تبلیغ به علائق فرد.
اینها نکاتی است که هدیههای آراهنر نیز از آن بهرهمند هستند. وقتی بتوانیم هدیهای خاص و شخصیشده تولید کنیم در عمل داریم سرمایهی توجه مخاطب را به سمت خویش میکشیم.
از همین منظر محصولات E.S gifts هم در راستای اهداف «ریتنشن مارکتینگ» شرکت آراهنر است و میتواند مشتریان را دوباره به سمت برند شما بکشاند و هم اینکه به خاطر جلب توجه میتواند حواس مشتری را از دیگر عوامل حواسپرتکننده برهاند.
برخی عوامل را نمیتوان کنترل کرد؛ چون ما روی آن تسلطی نداریم. ولی میتوانیم از خلاقانه بودن تبلیغ خود مطمئن شویم. در این میان چیزی که خیلی اهمیت دارد، تحریک احساسات است. امری که میتواند یک تبلیغ را در ذهن مشتری کاملاً ماندگار کند.
همانطور که پیش از این نیز گفتهایم در سری هدیههای E.S gifts آراهنر ما میخواهیم یک حس خوب را به مشتری شما بفروشیم.
یکی دیگر از عوامل تاثیرگذار، زمان نمایش لوگوی برند است که نباید خیلی طولانی یا خیلی کوتاه باشد و گرنه مشتری یا زده میشود یا نام برند ما را متوجه نمیشود.
از این هدیههای خاص و خلاقانه میتوانید در نمایشگاههای تخت عنوان هدایای نمایشگاهی نیز استفاده کنید.
هدیه سازمانی و جلب توجه تدریجی
اولین باری که برند خود را به مشتری معرفی میکنیم نباید انتظار داشته باشید که مخاطب شما بتواند چند دقیقه به طور خاص به گفتههای ما توجه کند.
ما در اولین قرار دوستی، شامی سه ساعته نمیخوریم بلکه طرف مقابل را به یک قهوه یا چای مهمان میکنیم. اگر قرارِ چای و قهوه خوب پیش رفت ممکن است دوست خود را به ناهار یا شام دعوت کنیم.
این یک اصل بازاریابی است که با پیشنهادهای کوچک برای مشتریان بزرگ بهتدریج بتوانیم بازاری تازه را برای محصولات و خدمات خویش فراهم آوریم.
اینجاست که برای جلب توجه میبایست ابتدا از تبلیغات کوتاهمدت استفاده کنیم و سپس بهتدریج به سمت محتواهای تبلیغی عمیقتری پیش برویم. در این میان میتوان داستانی دنبالهدار ساخت و آن را به قسمتهای کوچکی تقسیم کرد.
هیچ فرمول جادویی خاصی برای جلب توجه یک مشتری بالقوه وجود ندارد، ولی اصول خاصی هست که برندها میتوانند بر آن تکیه کنند، از جمله اینکه میتوان هدیهای غافلگیرکننده به مشتریان داد و نام برند را در ذهن مخاطب ماندگارتر کرد.
به طور کلی آنچه که در دنیای رسانهای شدهی امروز اهمیت زیادی دارد، شکار توجه مشتریان به سمت خدمات و کالاهای برند ماست. اقتصاد توجه در این میان به ما نشان میدهد که چهطور میتوانیم منبع محدود توجه خود را در بازار دادههای نامحدود مدیریت کنیم.